Web Analytics Made Easy - Statcounter

دالان تورانی با قصد از بین بردن موقعیت استراتژیک ایران در حال شکل‌گیری است در صورت نهایی شدن این پروژه خطراتی در حوزه‌های امنیتی، انرژی و ترانزیتی، کشور را تهدید خواهد کرد.

به گزارش خبرنگار نفت و انرژی خبرگزاری برنا؛ آنچه در قفقاز جنوبی در حال روی دادن است اتحاد میان سه بازیگر عمده و استراتژی یعنی جمهوری آذربایجان، ترکیه و رژیم صهیونیستی است و جمهوری آذرباییجان با کمک کشورهای مذکور به علاوه ناتو توانست ارمنستان را شکست دهد و این مهم نیز با برخورداری از کمک نظامی و اطلاعاتی ترکیه و اسرائیل و مشارکت فعالانه آنها میسر گشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هیراد مخیری دبیر گروه بررسی ملاحظات استراتژیک روسیه در خاورمیانه در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در این باره گفت: ترکیه همچنین با تحرکات نظامی و همراهی آذربایجان در مرزهای شمال غربی ایران، به دنبال اهدافی برای برتری در موازنه قدرت در برابر شکست‌هایش در مرزهای شمالی سوریه نسبت به ایران قرار داده است که البته طی ماه‌های گذشته ایران نشان داد که همواره دست برتر را در این موضوع دارد.

وی افزود: همچنین ارمنستان نیز امروزه، جمهوری آذربایجان و نخجوان را در حدود اراضی و سلطه سرزمینی ترکیه می‌بیند و با توجه به اختلافات تاریخی مانند نسل‌کشی ارامنه در اوایل قرن بیستم توسط عثمانی‌ها، تضادهای ریشه‌داری را با توجه به نقش این کشور در جنگ اخیر (قره‌باغ- ناگورنو)، بیش‌ازپیش می‌بیند و قطعاً غرور ملی ارمنیان نسبت به فرجام این جنگ بیش از گذشته جریحه‌دار شده است و ایروان در این لحظه، سکوت و تعاملات مصلحتی خویش را به تقابل و منازعه ترجیح داده است تا با دور نگاه بر استراتژی‌ها و اتحادهای جدید، نظیر اتحاد با ایران و روسیه، ضعف‌های وسیع خود را اصلاح نموده تا فرصتی در جهت ترمیم غرور جریحه‌دار شده ملی و تثبیت جایگاه خود در منطقه قفقاز جنوبی پیدا نماید.

از طرفی یکی دیگر از پیامدهای این نزاع اصرار باکو و آنکارا بر "دالان تورانی ناتو" است. پس از گذشت چندین ماه از جنگ دوم قره باغ، موضوع  کریدور زنگزور بشدت در دستور کار ناتو با محوریت انگلستان و اسرائیل و با کارگزاری باکو و آنکارا قراردارد.

از این رو احمد کاظمی پژوهشگر بین الملل با بیان اینکه دالان تورانی با هدف ضربه زدن به منافع روسیه و ایران در حال شکل گرفتن است، معتقد است: اول اینکه به کاربردن واژه مجعول «کریدور زنگزور» به جای «دالان تورانی ناتو» از منظر تاریخی، سیاسی و حقوقی اشتباه می باشد. چرا که واژه دالان زنگزور با به عبارت دقیق تر واژه جعلی «زنگزور غربی» که توسط الهام علی‌اف رئیس جمهور آذربایجان ابداع شده است، به استان سیونیک (به مرکزیت قاپان) در جنوب ارمنستان که مرز ایران و ارمنستان را تشکیل می دهد، اطلاق می شود.

کریدور زنگزور واژه جعلی و غیرقانونی

وی افزود: در واقع این واژه در بطن خود ادعای ارضی علیه استان سیونیک ارمنستان را دارد. استدلال مقامات جمهوری آذربایجان آن است که این منطقه در سال ۱۹۲۲ از سوی شوروری به ارمنستان واگذار شده است، اگر این استدلال مبنا قرار گیرد طبیعتا نمونه های مشابه زیادی است از جمله قفقاز که جمهوری آذربایجان در آن قرار دارد در سال ۱۸۲۸ از ایران جدا و به روسیه واگذار شده است، ایغدیر و قارص و دالان قره سو که همگی متعلق به ایران هستند ، در سال ۱۳۱۰ بدون مبنای حقوقی مشروع به ترکیه واگذار شدند، یا اینکه طبق قرارداد سِور ۱۹۲۰ که عثمانی آن را امضاء کرده است، شش استان در جنوب شرق این کشور با عنوان «ارمنستان غربی » متعلق به ارمنی ها می باشند. طبیعتا با این استدلال باکو ، همه اینها باید به صاحبان تاریخی شان بازگردند. بر همین اساس نیز اطلاق «زنگزور» به جنوب ارمنستان، به معنای خدشه به تمامیت ارضی این کشور و نقض ماده ۴ منشور سازمان ملل است . 

این پژوهشگر در ادامه بیان داشت: نکته دوم اینکه استناد باکو به ماده ۹ تفاهمنامه آتش بس نهم نوامبر ۲۰۲۰ فاقد اعتبار حقوقی است چرا که برخلاف بند ۶ شش تفاهمنامه که صراحتا ایجاد دالان لاچین به عرض پنج کیلومتر میان قراباغ و ارمنستان را مطرح ساخته در بندهای ۹ و ۱۰ تنها بازگشایی و احداث خطوط مواصلاتی اقتصادی مطرح شده است که اولا مکانی برای آن مشخص نشده است و این مسیر می تواند حتی به جای جنوب ارمنستان از سمت قازخ در شمال جمهوری آذربایجان هم باشد که دارای جاده ارتباطی به ازمنستان و نخجوان می باشد. ثانیا خطوط مواصلاتی اقتصادی یعنی خطوط تحت حاکمیت مطلق کشور میزبان، این در شرایطی است که در خصوص دالان لاچین ، طبق تفاهمنامه آتش بس، موضوع حاکمیت در اختیار باکو نیست.

این موضوع به شدت برای ایران خطرناک محسوب می‌شود زیرا از طرفی منافع کشورهای ایران، روسیه و چین را مورد هدف قرارداده و از طرفی دیگر از دیدگاه ناتو، سه کشور مذکور دشمنان اصلی ناتو شناخته شده و به معنای راه اندازی ائتلاف علیه غرب است. دالان تورانی ناتو قرار است که با از بردن مرز ایران وارمنستان (واگذاری استان سیونیک به جمهوری آذربایجان، تحت هر عنوان ولو به عنوان راه مواصلاتی)، زمینه را برای وارد کردن ضربات جدی به منافع اساسی و حیاتی چین، روسیه و ایران وارد کند.

کاظمی با بیان این که ایجاد این دالان در چهار حوزه ترانزیتی، انرژی، مسائل قومی و گسترش ناتو به ایران ضربه خواهد زد. گفت: «روسیه، چین و ایران در حال حاضر در محوریت چهار طرح ترانزیتی بزرگ یعنی«طرح احیاء جاده ابریشم یا همان یک کمربند - یک جاده»، «دالان شمال –جنوب»، «کریدور اتصال خلیج‌فارس به دریای سیاه» و «کریدور اکو» هستند. در چارچوب دالان تورانی ناتو قرار است «کریدور لاجوردی» توسط آنکارا از ترکیه به قفقاز و آسیای مرکزی، افغانستان و پاکستان (گوادر) ایجاد و درعین‌حال کریدورهای چهارگانه فوق‌الذکر به‌نوعی از میانه قطع یا تضعیف شوند.

وی افزود:  اهمیت این موضوع از این نظر است که اندیشکده‌های آمریکایی اعلام کردند که تبعات طرح یک جاده - یک کمربند چین به‌مراتب بیشتر از خطر نظامی چین برای آمریکاست. اینکه ترکیه و جمهوری آذربایجان برای عضویت ناظری افغانستان دری و پشتو زبان، در شورای همکاری کشورهای به‌اصطلاح ترک‌زبان اصرار داشتند، ناشی از همین موضوع یعنی جایگاه افغانستان در دالان لاجوردی ترکیه بود.

کوتاه کردن دست ایران در گاز رسانی با دالان تورانی

در حوزه انرژی نیز وی معتقد است:« دالان تورانی ناتو قرار است گاز ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان را از خزر به باکو برساند. در حال حاضر از باکو تا ایتالیا خط لوله انتقال گاز (شامل سه بخش قفقاز جنوبی، تاناپ و تاپ) فعال است اما باکو به تنهایی گاز کافی برای ارسال از این خط لوله ندارد. در صورت تحقق دالان تورانی ناتو و اتصال گاز سه کشور مذکور به این خطوط لوله، اروپا به گاز روسیه در قالب خطوط لوله استراتژیک نورد استریم و ایران (در قالب طرح نابوکو) نیاز جدی نخواهد داشت و ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی روسیه و ایران در حوزه انرژی تضعیف و درعین‌حال چین نیز در تأمین انرژی موردنیاز خود از آسیای مرکزی به‌ویژه ترکمنستان با مشکل مواجه خواهد شد. از این منظر، حامیان طرح دالان تورانی ناتو امیدوارند با تصویب کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر در مجلس شورای اسلامی که در آن احداث خطوط لوله انرژی در بستر خزر مجاز شمرده شده است، راه برای ایجاد خط لوله انرژی دالان تورانی هموار گردد.

فریدون برکشلی رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین نیز در این باره می‌گوید: دریای خزر یعنی خلیج فارس ثانی؛ منابع انرژی دریای خزر نقشه ژئوانرژی و جغرافیای انرژی جهان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. خزر محور پروژه کمربند جاده انرژی خواهد بود. جمهوری آذربایجان به پیمان آتلانتیک شمالی یک ناتوی انرژی هدیه خواهد کرد، هدیه‌ای که تحمل یک جنگ فرسایشی تازه مانند اوکراین را برای ناتو مقرون به صرفه و بلکه مطلوب خواهد کرد.

وی افزود: ترکیه بزرگ‌ترین منتفع دالان زنگزور تلقی می‌شود، این کشور بدون در اختیار داشتن منابع نفت و گاز، انتقال انرژی از منطقه دریای خزر را در اختیار می‌گیرد و با این برگ برنده، در سطح منطقه و جهان بازی‌ها خواهد کرد. تعریف ترکیه از منابع نفت و گاز، در مسیر انتقال شکل می‌گیرد. زمانی که ایران آمادگی صادرات گاز به اروپا از طریق ترکیه و خطوط لوله را داشت، ترکیه ممانعت کرد. ترکیه درخواست کرد که ایران تمام گاز خود را به ترکیه بفرستد و خود تصمیم به فروش آن به منابع اروپایی می‌کرد.

با این تفاسیر باید توجه داشت در نهایت با به نتیجه رسیدن این پروژه نیروهای ناتو تا مرزهای ایران نفوذ خواهند کرد و همچنین موقعیت استراتژیک ایران در ایجاد هاب انرژی منطقه نیز از بین خواهد رفت، لذا این موضوع پیش از پیش باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.

انتهای پیام/

آیا این خبر مفید بود؟ 0 0

نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: قفقاز قره باغ دیپلماسی انرژی دالان تورانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۳۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه

گروه اندیشه: در یادداشتی که امیر ناظمی در کانال خود منتشر کرده، که خود برگرفته از کتاب تازه منتشرشده «ضربه سخت انتشارات شرق» است، مردم ایران را از سرنوشت شوم سیزیف برحذر می دارد که سیزیف استعاره ای است از تکرار کشنده و تلاشی نافرجام. ناظمی که خود از زمره نو نهادگرایان محسوب می شود، در یادداشت زیر معتقد است که تنها با حکومت قوی و جامعه قوی است که می توان از مدار ملال آور تکرار، رهایی جست، و بدون جامعه قوی، امکان عبور از مدار توسعه نیافتگی و ورود به دالان باریک آزادی محال می شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد.

ما و تکرار بیهوده تاریخ:
ناظمی در مطلب خود یادآور می شود که «سیزیف راز خدایان را فاش کرده و به همین دلیل، محکوم شده بود تا سنگی بزرگ را بر بالای قله‌ای ببرد. اما سنگ هر بار از بالای قله به پایین می‌غلتید و سیزیف دوباره آن را به بالا می‌برد، اما سنگ دوباره به پایین می‌غلتید و دوباره و دوباره و دوباره...»

از نظر ناظمی «سیزیف استعاره‌ای است از تکرارِ کشنده‌ی تلاشی نافرجام.» او در ادامه به نگاه آلبر کامو برای رهایی سیزیف از بن بست اشاره می کند می نویسند: « او محکوم به تکرار چرخه‌ای پایان‌ناپذیر و بی‌حاصل بود. با وجود این‌که تاریخ، رویدادهای شکل‌دهنده به امروز ماست، ناآگاهی ما از آن می‌تواند تاریخ را به الگوهایی تکرارپذیر از تلاش‌های نافرجام تبدیل کند؛ الگوهایی تکرارپذیر که تا زمانی که اسیر آن‌ها باشیم، توان خروج از چرخه‌های تکراری‌شان را نداریم و گویی در اسطوره‌ی سیزیف زندگی می‌کنیم. آلبر کامو پیروزی او را در آگاهی می‌داند، به همان شیوه‌ای که رهایی از چرخه‌های تکرارپذیر تاریخ فقط با خودآگاهی جمعی است که پایان می‌یابد؛ در غیر این صورت، ما نیز محکوم می‌شویم به تکرار چرخه‌ای پایان‌ناپذیر و بی‌حاصل.»

پاندولی میان استبداد و هرج‌ومرج:
این پژوهشگر حوزه عمومی سپس با اشاره به نحوه تعامل جامعه و دولت در ایران اشاره کرده می نویسد: «وقتی حکومت‌ها فشارها را از حد گذرانده و از آستانه‌ی تحمل جامعه (یا همان حدِ نهایی قدرت حکومت) عبور می‌کنند، یک ضربه‌ی سخت دریافت می‌کنند. ضربه‌ی سخت است که حکومت‌ها را از ادامه دادن به قدرت بازمی‌دارد. در حقیقت ضربه‌ی سخت به حکومت است که منجر به تغییر حکمرانان در ایران می‌شود. به دنبال این ضربه‌ی سخت است که جامعه‌ی ایرانی به دنبال سهم خود از قدرت حرکت می‌کند، اما به دلیل آن‌که ظرفیت‌های نهادی لازم برای حکمرانی و مدیریت این قدرت را ندارد به سرعت در دام یک هرج‌ومرج دست‌وپا می‌زند.این هرج و مرج نیز به سرعت منجر به مقاومت حکومت شده و به این ترتیب، جامعه از آستانه‌ی تحمل حکومت رد می‌شود و حکومت (فارغ از آن‌که در دست چه کسی باشد)، در واکنشی طبیعی، به دنبال بازپس‌گیری قدرت انحصاری خود برمی‌آید. بنابراین ضربه‌ی سختِ بعدی از دل این رد شدن از آستانه‌ی تحمل حکومت رنگ می‌گیرد.»

او در ادامه می نویسند: «ضربه‌های سخت پی‌درپی و گیجی‌های بامداد خمارِ پس از آن‌ها الگوی تکرارشونده‌ی تاریخ ایران در ۲۵۰ سال اخیر بوده است. جامعه‌ی ایرانی با هر ضربه‌ی سخت بخشی از توانمندی‌های خود را از دست داده و پس از هر ضربه‌ی سخت مجبور شده است زمان و انرژی‌اش را صرف بازسازی توانمندیِ ازدست‌رفته کند. محکومیت تکرار بیهوده‌ی گذشته فقط با یک خودآگاهی جمعی می‌تواند پایان یابد؛ جایی که خودآگاهی جمعی به ما یاد می‌دهد از دالان باریک به سرعت به بیرون پرتاب نشویم و بتوانیم با کنترل خود، توازن میان قدرت حکومت و قدرت جامعه را حفظ کنیم و در دالان باریک به حرکت ادامه دهیم.»

الگوی این رفتار تکرارشونده در نمودار زیر به نمایش درآمده است.

جامعه آونگی
ناظمی ادامه «حرکت‌های زیگزاگی در میانه‌ی دو دیواره‌ی صخره‌ای» را «تکرار اصلی در تاریخ ایران می داند و به ویژگی ایجاد شده در آن یعنی ویژگی آونگی اشاره می کند: «دوره‌های متعددی از هرج‌ومرج و استبداد ایران را تبدیل به جامعه‌ای آونگی (پاندول‌وار) کرده است. این تکرارها فرصت حرکت آرام در میان دالان باریک را از ما ربوده‌اند و با ضربه‌های متناوب سخت، ما را در میانه‌ی دو دیواره‌ گروگان گرفته‌اند. در این الگوی تکراری، حکومت‌ها آنچنان به سرعت به سمت بیشترین حد قدرت حکومت حرکت می‌کنند و از تمامی سازوکارهای استبدادی برای تمرکز قدرت بهره می‌برند که سرنوشت محتوم ایران ضربه‌های سختِ مکرر می‌شود.»

شاید حکومت مغ های زرتشتی در زمان ساسانیان الگوی نظری ناظمی باشد که می نویسد: « حکومت‌های شیفته‌ی استبداد، بی‌توجه به آستانه‌ی تحمل جامعه، چنان بر جامعه سخت می‌گیرند که عصیان جامعه در قالب انقلاب‌ها و درگیری‌های نظامی و گاهی نیز توسل به قدرت‌های خارجی تنها راه بازگشت قدرت به جامعه دانسته می‌شود. حکومت‌های استبدادی به صورت هم‌زمان ظرفیت‌های حکمرانی جامعه را نیز کاهش می‌دهند؛ ظرفیت‌هایی که می‌توانند نظام حکمرانی را از طریق مشارکت‌ورزی جامعه توانمندتر کنند.به این ترتیب، حکومت استبدادی هم توانمندی حکومت و هم توانمندی جامعه را هم‌زمان کاهش می‌دهد؛ در نتیجه، از یک سو، با یک ضربه‌ی سخت، حکومت تغییرات شدید می‌کند و ثبات جامعه تضعیف می‌شود و از سوی دیگر، زمانی که جامعه‌ی ایرانی پس از آن ضربه‌ی سخت به حکومت، قدرت جامعه را بازپس می‌گیرد، فاقد توانمندی لازم برای حکمرانی می‌شود و به سرعت به سوی هرج‌ومرج می‌رود.»

تحلیل و تجویز راهبردی

در آخر ناظمی سه راهبرد اصلی برای برون از این وضعیت که به پایداری دولت و جامعه منتهی می شود، به شرح زیر ارائه می دهد:
۱-مهم‌ترین پروژه توسعه در ایران ایجاد ظرفیت‌های نهادی برای توانمندسازی جامعه است.
۲-هر سازوکاری که بتواند جامعه را توانمند کند، بر هر پروژه‌ای که قدرت دولت را افزایش دهد اولویت دارد.
۳-تلاش برای کاهش قدرت حکومت، تا مادامی که همراه با ایجاد ظرفیت‌هایی برای توانمندسازی جامعه نباشد، در بهترین حالت منجر به هرج‌ومرج می‌شود و چیزی جز تکرار یک تاریخ بیهوده نیست.

*پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات

بیشتر بخوانید:

که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعه
سایه‌روشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبش‌های زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحش‌زده
مهندسان عاشق‌پیشه و مهندسان قاتل‌پیشه

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902758

دیگر خبرها

  • ایران در ارمنستان چگونه معرفی می‌شود؟
  • ایران در سایه تهدید بحران سالخوردگی
  • اجرای قانون جهش تولید دانش بنیان حرکت بزرگ اقتصادی را رقم می زند
  • ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران
  • ایران در تهدید بحران سالخوردگی قرار دارد
  • آماده شدن ناتو برای جنگ با روسیه/ افشای طرح بزرگ ترامپ برای پایان جنگ اوکراین
  • «سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
  • گسترش همکاری‌ها با کشور همسایه کمکی به دیپلماسی فرهنگی است
  • فرصت‌ صادرات برق به اروپا در شرکت‌های دانش‌بنیان‌
  • ایمانی پور به ارمنستان سفر کرد